مدّتی بود که در مورد اُتوپیا فکر می کردم که چه هست و از کجا باید پیدایش کرد که بالاخره متوجه شدم که اُتوپیا همان مدینه فاضله ای هست که بسیاری از نویسنده ها در کتابها و داستانها و رمانهاشون به این مکان اشاره می کنند مثل سهراب سپهری که در یکی از شعرهاش می خوانیم :
اهل کاشانم ، اما
شهر من کاشان نیست .
شهر من گم شده است .
من با تاب ، من با تب
خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام .
اُتوپیا همان جایی هست که مردمش با هم در صلح زندگی می کنند و با هم هیچ دشمنی ندارند و به حقوق همدیگر احترام می گذارند .اُتوپیا همان جایی هست که بسیاری از فضیلتها مثل بردباری ، محبت ، عشق ورزی ، فداکاری ، خرد و فضیلتهای دیگر در آنجا می شود پیدا کرد .اُتوپیا همان جایی هست که همه به هم کمک می کنند بدون هیچ چشم داشتی . همدیگر را مثل اعضای خانواده خودشون دوست دارند و در غم و شادی همدیگر شریکند .اُتوپیا همان جایی هست که باید حتی فکر تعصب و غرض ورزی رو هم نباید داشته باشیم . همان جایی که همه به خدا فکر می کنند و سعی می کنند علاوه بر مسائل مادّی به مسائل روحانی خودشون هم توجه کنند و به راز و نیاز بپردازند .اُتوپیا یک ناکجا آبادی هست که فقط توی فکر ما و داستانها و افسانه های مردم و رویای شُعرا می شود پیدایش کرد . یک ناکجا آبادی که همه دنیا منتظرش هستند تا ساخته شود اما نمی دانند که توسط چه کسی و چطور .اما …
نوجوانان عزیز نظر شما چیه؟ به نظر شما آیا می شه اینگونه دنیایی رو ساخت؟ اگه میشه چگونه می تونیم در مسیر رسیدن به این دنیا قدم برداریم؟
منتظر نظرهای شما نوجوانان عزیز هستیم.
شاد و موفق باشید.
مدیریت وب لاگ
دوست عزیز ناشناس من سلام
چه فکر بکری و چه وبلاگ زیبایی. هرچند که تنبل تر از آنم که هراز چندی برایت کامنت بگذارم اما بدان که از همواره از وبلاگت بازدید خواهم کرد. دوستت دارم. راستی ایده فلسفه برای نوجوانانت بی نظیر است اگر توانستی دنبال کن. من هم خیلی بدان نیاز دارم